پخش زنده
امروز: -
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان ایلام : سالروز فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس و روز ملی مقاومت، با اجرای 450 برنامه ی متنوع در ایلام گرامی داشته میشود
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز ایلام؛ اتاقم را دوست داشتم، مادر اجاق گازش را، برادر کوچکم گهواره اش، خواهرم عروسک هایش را و پدر مغازه ای که یک عمر برای سرِپا نگه داشتنِ آن، جوانی اش را خرج کرده بود. همه ی ما زندگی را دوست داشتیم و تمام کوچه و خیابان های شهری که برگ، برگِ خاطره هایمان را ساخته بودند؛ شهری که در آن خوب و خرم، نفس می کشیدیم و نامِ خرمشهر را بر او گذاشته بودیم.
"طاهره فتوحی" که مادرش اصالتاً اهل خرمشهر و پدرش ایلامی است و خاطرات تلخ و شیرین روزهای جنگ را، در این دو شهر مرزی با خود دارد؛ ادامه می دهد: روزی که صدای آژیر خطر، به جای خنده های شاد کودکان در دلِ کوچه های شهر پیچید، رنگِ بازی های بچه های خرمشهری هم عوض شد و آن ها به جای بادبادک، میگ های کاغذی به هوا می انداختند. این خاطره ای است که بدون شک در ذهن تمام مردم مرزنشینِ دهه ی "60" ثبت شده است و با آن همزادپنداری می کنند. کودکانی که در کنار دلهره ای که از آسمانِ شهرشان داشتند، ایستادگی و مبارزه با دشمن را به خوبی از بزرگ ترهایشان آموخته بودند.
او می گوید: مردم، شهر را ترک نکردند؛ اما وقتی پای دشمن به خانه ها رسید، مجبورشدند که تمام دارایی هایشان را بگذارند و بروند. آن روزها روزِ تلخ دل کندن بود. دل کندن از همه ی علاقه ها و داشته هایی که برایش، همه، کار کرده بودی. عده ای حتی عزیزترین کسانشان را از دست داده بودند و حتی موفق به بردن جنازه ی آن ها هم نشده بودند. تعدادی نیز تکه هایی از اعضای وجودشان را جا گذاشتند و رفتند؛ اما سخت تر از همه ی این اتفاق ها به اسارت بردنِ تعدادی از اعضای خانواده ها بود. اتفاقی که توصیفِ کردنی نیست و فقط باید آن را تجربه کرد، تا قابلِ درک باشد.
"خانم فتوحیِ 40 ساله" افزود: تنها نیرویی که باعث می شد تمام این سختی ها و فشارهای روانی را تحمل کرد، همان نیروی مذهبی و ایمان بود.
"یک کارشناس مذهبی" با تأیید این مطلب می گوید: دین اسلام بر دو مؤلفه ی جهاد و صبر در راه خدا تأکید و سفارش بسیار کرده است؛ بنابراین مردمِ ایران در دوران دفاع مقدس، با بهره گیری از این امر، توانستند با سربلندی این برهه از تاریخ را سپری کنند.
"رباب امامیان" تصریح کرد: علاوه بر آیات و آموزه های دینی، وجود الگوهایی مانند قهرمانان حماسه ی کربلا نیز در شجاعت و پایداری مردان و زنان این مرز و بوم نقش بسزایی داشت.
آری! آتش جنگ شعله گرفته بود و خرمشهر نیز مانند دیگر مناطق مرزیِ کشور، در آتش زیاده خواهی و خصومت دشمن می سوخت. خرمشهری که دیگر با هر روزهایِ خرمی اش فرق می کرد. او حالا دیگر نامِ خونین شهر را به خود گرفته بود. شهری که نوزدهمین برگِ تقویمِ چهارم آبان ماه سال (1359) را به عنوان روزی تلخ و غمبار در تاریخ خاطرات خود ثبت کرده است. روزِ سقوط خرمشهر، پس از "34" روز مقاومت جانانه، آه از نهاد نخل های سوخته ی شهر بلند کرد. روزهایی که به صحنه ی مبارزه ی تَن با تانک، تبدیل شده بود و حادثه ی کربلا این بار در مرزهای ایران اتفاق افتاد. جوانانی که با تقدیم سر و دست و معامله جان با خدا به کربلای خمینی شکوهی بی نظیر بخشیدند.
و اما دِرو کردن قدم های نامحرمی که پا به خاک میهنمان نهاده بودند، قومیت نمی شناخت.
به گفته ی "محمد حیدریان، مسئول حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس سپاه امیرالمؤمنین استان"، سهم ایلام از شهدا و ایثارگرانِ عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر (6 ) شهید سرافراز و نیز تعدادی جانباز و آزاده ی قهرمان است، که از خطوط مرزی میهن اسلامی مان، با رگ های غیرت خویش پاسداری کرده اند.
یکی از این شهیدان قهرمان که به جبهه ی جنوب اعزام شده بود و خاک خرمشهر، هنوز خاطره ی عطر خون پاکش را در مشام خود احساس می کند، شهید "محمدقاسم بابایی" است.
او که پسوند نام "قاسم"، در معاوضه ی حجله ی نامزدیش با حجله ی شهادت، با مسما شد، پایش را در راهی گذاشت که ماندگاری نام داشت.
و چه زیباست! طنین صدای وصیت نامه اش در گوش زمان، آن جا که دنیا را تنگ و دلگیر و بهشت گسترده ی آن را تنها در فضای جبهه ها می بیند و از آن لذت می برد. انگار او به خوبی می دانست که جبهه، راه میانبری برای رسیدن به معشوق است.
اما به خوبی نمی دانیم، چه حسی دارد، وقتی که یک پدر برای فرزندانش غریبه به نظر می آید و او را هرگز "بابا" صدا نمی زنند. "حاجی" واژه ای است که فرزندانِ آزاده ی صبور و سرافراز، "مرادعلی رادفر"، به جای لفظ "بابا" بر زبان می آورند. آخر، روزی که بابایشان را به اسارت بردند، یکی از آن ها 2 ساله و دو دختر دیگر هم یک و 2 ماهه بودند. برای همین هم، پدر که آمد او را نشناختند و پدر هم بچه های قد کشیده اش را...
"مرادعلی رادفر"، در مرحله ی اولِ "عملیات بیت المقدس"، به اسارت نیروهای دشمن درآمد و در زندان رژیم بعث، زخم هایی بر تنِ روح و جسمش خورد که هنوز هم، با به یادآوردنشان، آهی دردناک در صدایش می نشیند.
این یادگار دوران دفاع مقدس، از زخم های رها شده ی همرزمانش در اردوگاه های رژیم بعث می گوید و از شکنجه های گاه و بی گاهی که با بهانه های واهی، بارها و بارها تجربه کرده است. و از استقبال وحشتناک و غیرانسانیِ لحظه ی ورودشان به کشور متخاصم؛ لحظاتی که خودش می گوید، تنها با یادآوری کاروان اسرای امام حسین (ع) قابل تحمل بود.
نمی دانم تا به حال از آن هایی که زنده، زنده و بدون مرگ مغزی، تمام اعضاء و وجودشان را اهداء کرده اند، چیزی شنیده اید یا نه؟
اما من در این گزارش با کسانی آشنا شدم که یک روز، شیرمردیشان در میدان های مختلف دفاع مقدس زبانزد بوده است، مثل "شیرعلی رحمانی" و زبان در بیان بزرگی روحشان گنگ می ماند، مثل "محمد بیانی"؛ بزرگمردانی که چشم و سر و دست و پا و گوش و اعصابشان را داده اند؛ اما لب فروبسته اند و کلامی از خویش و هدایای ارزشمندی که پاره های تنشان است، چیزی نمی گویند. به راستی! جز این است که راز این سکوت، فقط می تواند در همزبانی با معشوق باشد؟!
متأسفانه علی رغم تلاش برای مصاحبه با این عزیزان موفق به همصحبتی با آن ها نشدیم؛ اما امیدواریم در آینده ای نزدیک، ما و شما را میهمان خاطرات و ناگفته های ارزشمند و خواندنی خود کنند.
تنها سلاح نیرومندی که لشکر اسلام در دست داشت، ایمان بود. سلاحی که بر تسلیحات پیشرفته ی نظامی دنیا غلبه کرد و بالأخره، غیورمردان ایرانی توانستند خاک مقدسمان را از دشمن پس بگیرند و پرچم خوش رنگ و پرافتخار ایمان و عزت را بر فراز گنبد و گلدسته های مسجد جامع خرمشهر به اهتزاز دربیاورند و سرود پیروزی را در بلندگوهای آن بلند، بلند به گوش دنیا برسانند. اگرچه جشن پیروزی با تراژدی نبودن های بسیاری همراه بود و غم انگیزتر از همه، جای خالی فرمانده بود؛ با آهنگِ سوزناکِ "ممد نبودی، ببینی" که در دلِ شهر به مویه می پرداخت. و اما از سوی دیگر، پخش خبر فتح خرمشهر از رادیو که برای همه ی مردم ایران به خاطره ای فراموش نشدنی و شیرین تبدیل شده است نیز روی دیگر این سکه بود.
"محمود کریمی علوی" (علویجه)، گوینده خبرِ آزادسازی خرمشهر و پیشکسوت رادیو در دوران دفاع مقدس از حال و هوای رادیو در روز سوم خرداد، روز باز پس گیری خونین شهر در عملیات پیروزمندانه ی "بیتالمقدس" می گوید:
خبر آزادسازی خرمشهر، ساعت ۱۱ روز سوم خرداد ماه سال (۱۳۶۱) به دست ما رسید. مدیران وقت با توجه به اهمیت این خبر، میخواستند در شیوه ی اعلام آن سنگ تمام بگذارند. یادم می آید که برنامههای عادی رادیو را قطع کردیم. حدود چهار ساعت، مارش نظامی و حماسهخوانی ما بر روی آنتن رفت. شعر و شور و موسیقی و مارش جنگ، کشور را به نشاط آورده بود؛ اما مردم هنوز نمیدانستند که چه خبر است.
قرار بود بعد از پایان پخش خبر ساعت "۱۴" بعد از ظهر، خبر آزادی خرمشهر اعلام شود. رقابت بر سر اعلام این خبرِ مهم میان پخش رادیو و پخش خبر حسابی داغ بود. مدیران وقت رادیو، آن طور که بعدها فهمیدم، میخواستند اعلام خبر آزادی خرمشهر با صدای بنده باشد و مدیران خبر اصرار داشتند گوینده خبر، آقای "ناصر کاشانی"، خبر را بخواند. بالأخره ساعت موعود فرارسید و برادرم کاشانی خبر آزادی را خواند. جمله معروف "خونین شهر، شهر خون آزاد شد." و مارش نظامی ادامه پیدا کرد و سپس میکروفون را به بنده دادند و من هم خبر را اعلام کردم.
و اما آیا روزهای خوشِ خرمشهر فرا رسیده و آثار زخم محرومیت ها از چهره ی آن پاک شده است یا خیر؟
"فرماندار این شهرستان" با شاداب خواندن چهره ی خرمشهرِ بعد از جنگ گفت: امسال حدود 110میلیارد تومان اعتبار برای عمران و زیباسازی شهری در نظر گرفته شده است.
"ولی الله حیاتی" با اذعان به این که شهرستان خرمشهر با داشتنِ کارخانه هایِ کشتی سازی و فولاد و نیز بهره گیری از صنعت گردشگری با توجه به اقلیم منطقه و آب های آزاد بین المللی توانسته است به رشد چشمگیری دست یابد، تأکید کرد: علاوه بر این امر، معافیت های گمرکی و مالیاتی برای تولیدکنندگان، موجب جذب سرمایه گذاران خارجی در این شهرستان شده است که به سرمایه گذاری در زمینه ی تولیداتِ صادرات محور می پردازند.
"مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان ایلام" گفت: سالروز فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس و روز ملی مقاومت، با اجرای "450" برنامه ی متنوع در ایلام گرامی داشته میشود.
"سرهنگ محمدرضا شرفبیانی" اظهار کرد: جشن آزاد سازی خرمشهر دیشب با حضور خانواده های معظم شهدا و ایثارگران در محل اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان ایلام برگزار شد.
"مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان ایلام "گفت: نواخته شدن زنگ پایداری و مقاومت، اجرای صبحگاه مشترک نیروهای مسلح، گلباران مزار شهدا، دیدار با خانواده های معظم شهدای عملیات بیت المقدس در استان ایلام و جانبازان و ایثارگرانِ این عملیات غرور آفرین و شرکت در نماز عبادی، سیاسی جمعه از مهمترین برنامههای گرامی داشت سالروز آزادی خرمشهر است.
و یادمان باشد که یادمان نرود، در دیروزهایمان چه سروهای راست قامتی بر زمین افتادند، تا ما ایستادگی را صرف کنیم و ایستاده بمانیم.
** زهرا پور اسماعیل