بن سلمان به شدت مستأصل شده است

  به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما نویسنده و پژوهشگر سیاسی سعودی در گفتگو با شبکه «نبا» تأکید کرد مصاحبه اخیر محمد بن سلمان ولیعهد سعودی با شبکه تلویزیونی آمریکایی «سی بی اس» نشان داد که وی به شدت مستأصل شده است.
دکتر حمزه الحسن گفت در پاسخ به این سوال که لحن گفتار ولیعهد در این مصاحبه با گذشته چه تغییری کرده بود؟گفت: نخستین نکته‌ای که توجه مرا به خود جلب کرد زمان مصاحبه و انتشار آن بود، یعنی در سالگرد قتل فجیع جمال خاشقجی و تکه تکه کردن و سوزاندن جسد او. موضوع دیگر چهره غمگین ولیعهد بود برخلاف گذشته که همانند طاووسی خوش آب و رنگ خود را نشان می‌داد و این در حالی بود که او در موضع دفاعی سخن می‌گفت. موضوع سوم این بود که مجری زن در این مصاحبه همان مجری مصاحبه‌های گذشته بود، هرچند مصاحبه‌های گذشته همه جنبه تبلیغاتی برای بن سلمان داشت، اما این بار مجری توانسته بود سؤالات را با دربار پادشاهی سعودی هماهنگ کند و گویی با جرأت و جسارت با ولیعهد سعودی سخن می‌گفت و ولیعهد نیز آماده پاسخ گفتن به سؤالات بود. با این حال ماهیت پاسخ‌ها همگی عذرخواهانه بود هرچند بن سلمان به گونه‌ای سخن می‌گفت که گویی مرد نخست در کشور نیست. این موضوعات چارچوب کلی مصاحبه بود هرچند از محتوای آن می‌توانستیم به اوضاع کلی کشور پی ببریم. سخنان ولیعهد به خوبی نشان می‌داد که کشور سعودی در حال انحطاط و سقوط است.
وی در این باره که مقصود واقعی بن سلمان از اینکه خود را مسئول همه اتفاقات در کشور از جمله مسئول تبعات قتل جمال خاشقجی دانست، چه بود؟ خاطر نشان کرد: واقعیت این است که این او نیست که همه مسئولیت‌ها را می‌پذیرد بلکه پدر اوست، زیرا پدرش فرد نخست دستگاه حاکم است. با این حال سخن بن سلمان به این معنی است که پدرش از همه اتفاقات در کشور از جمله قتل جمال خاشقجی و شکنجه زنان بی خبر است. حال این سؤال مطرح می‌شود که اگر ولیعهد مسئول اتفاقات است پس چرا به هیچ وجه بازخواست نمی‌شود و در برابر هیچکس پاسخگو نیست؟ در همین حال محمد بن سلمان به گونه‌ای سخن می‌گفت که گویی پادشاه و نفر نخست کشور است. در چنین شرایطی قتل محافظ مخصوص ملک سلمان اتفاق افتاد و شایعات بسیاری درباره سلمان بر سر زبان‌ها افتاد از جمله اینکه زخمی یا کشته شده است. بر همین اساس پس از مصاحبه محمد بن سلمان و در ادامه قتل محافظ مخصوص ملک سلمان، این تصور هم اکنون به وجود آمده است که محمد بن سلمان ولیعهد، جایگاه پدر قرار گرفته و قدرت واقعی را در کشور در دست دارد. این شرایط ما را به یاد سخن هارون الرشید می‌اندازد که به فرزدنش مأمون می‌گفت: به خدا قسم حکومت عقیم و بی خیر و برکت است.
این نویسنده و پژوهشگر سعودی نکته مهم در سخنان محمد بن سلمان را امور متناقض بسیار در آن دانست، زیرا از یک طرف خود را مسئول همه اتفاقات دانست و در همین حال از زیر بار مسئولیت قتل جمال خاشقجی و شکنجه فعالان از جمله شکنجه زنان شانه خالی کرد و این نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها به او توصیه کرده اند که برای رها شدن از فضای شدید رسانه ای، باید فرد یا افرادی را قربانی کند هرچند هنوز هیچ کس قربانی نشده بلکه ولیعهد برخی از افراد مانند سعود القحطانی را مخفی کرده است.
دکتر حمزه الحسن تأکید کرد با اینکه ولیعهد در مصاحبه خود تلاش کرد منطقی و معقول و بر اساس قواعد دموکراتیک پاسخ دهد، واقعیت این است که وی به هیچ وجه نتوانست افکار عمومی را قانع کند، زیرا هیچ انسان عاقلی نمی‌پذیرد که نزدیک‌ترین افراد به ولیعهد به کشور دیگری سفر کنند و یک مخالف را به فجیع‌ترین شکل ممکن به قتل برسانند، سپس جسد او را تکه تکه کنند و در کوره بسوازانند بدون اینکه خود ولیعهد از آن باخبر باشد و با این حال ادعا کند که همه مسئولیت‌ها را می‌پذیرد و این در حالی است که بیش از یک سال از این اتفاق می‌گذرد و هنوز حتی یک نفر هم در دادگاه محکوم نشده است. علت اصلی این است که حکومت سعودی خیال می‌کند حافظه جهان و جامعه بین الملل کوتاه مدت و به تدریج فراموش می‌کند.

وی افزود: حکومت سعودی بر همین اساس پرونده‌های مختلف از جمله کشتار حجاج و نیز فجایعی مانند سیل و ویرانی را در شهر‌ها به تدریج کنار گذاشته است تا مشمول مرور زمان شوند هرچند این بار چنین چیزی امکان پذیر نیست، زیرا پای دیگر کشور‌ها از جمله ترکیه در میان است و رسانه‌های بسیاری بر آن تمرکز کرده اند. علاوه بر این موضوع قتل جمال خاشقجی از دستان دولت سعودی خارج شده است و طرف‌های بسیاری چه از روی اختیار چه از روی اجبار مانند سی آی ای، وارد قضیه شده و باید در برابر افکار عمومی در این باره پاسخگو باشند. در این میان بسیاری از این طرف‌ها در برابر اطلاعاتی که از فاجعه قتل خاشقجی فاش می‌سازند، از دولت سعودی اخاذی می‌کنند و در نتیجه سعودی بسیار مستأصل شده است و این در حالی است که دولت سعودی به ویژه شخص محمد بن سلمان حاضر نیست از خود گذشتگی کند و حتی یکی از نزدیکان خود را به دادگاه بسپارد تا عادلانه و با شفافیت کامل محاکمه و در نتیجه افکار جهانی قدری آرام شود.