تضاد رفتار وگفتار عربستان در خصوص مسئله فلسطین
وزیر امور خارجه عربستان می گوید بدون توافق فلسطینی ها واسراییلی ها منطقه روی ثبات را نخواهد دید اما چرا ریاض به جای فشار حداکثری بر تل آویو, شمشیر را علیه محور مقاومت از رو می بندد؟
فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان روز پنجشنبه در نشست مجازی اندیشکده واشنگتن در ارتباط با عادی سازی روابط سعودی ها با رژیم صهیونیستی گفت: اولویت کنونی در منطقه, اهمیت از سرگیری گفتگوهای صلح میان اسراییل و فلسطین است.
بن فرحان با بیان اینکه تنها چیزی که می تواند منجر به صلحی پایدار و برقراری ثبات و آرامش دائمی در منطقه شود، توافق میان فلسطینی ها و اسرائیلی هاست افزود عادی سازی روابط با اسراییل در نهایت در چشم انداز ریاض قرار دارد.
وزیر خارجه عربستان با مطرح کردن طرح صلح کشورش که در سال 1981 ارائه شد گفت: " اولویت باید در بازگرداندن فلسطینی ها و اسرائیل پای میز مذاکرات باشد زیرا تنها راهی که می تواند به برقراری صلح و ثبات دایمی منجر شود, توافق بین دو طرف است. اگر این توافق حاصل نشود ما همچنان شاهد این زخم سرباز در منطقه خواهیم بود."
موضع گیری وزیر خارجه عربستان اعتراف آشکار به این واقعیت است که مسئله فلسطین مسئله اصلی جهان اسلام بوده و است وبدون حل آن منطقه هرگز روی ثبات را نخواهد دید. از سویی این موضع گیری در تضاد با عملکرد پادشاهی عربستان در مواجهه با رژیم صهیونیستی به ویژه پس از به قدرت رسیدن کودتاگونه محمدبن سلمان و همراهی او با دولت ترامپ برای اجرای طرح معامله قرن ازطریق عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و فشار بر فلسطینی ها برای دست برداشتن از آرمان های خود است.
نکته اینجاست که بر خلاف این سیاست اعلامی, پس از به قدرست رسیدن محمد بن سلمان, رسانه های سعودی با تمرکز بر ایران و به حاشیه راندن تهدید اسراییل در مسیر آماده کردن افکار عمومی برای عادی سازی روابط ریاض با تل آویو بسیج شده اند و در اوایل هفته گذشته بود که بندر بن سلطان رئیس پیشین سازمان اطلاعات و امنیت عربستان در گفتگو با شبکه العربیه گروهها و شخصیت های فلسطینی را به باد انتقاد گرفت تا حدی که این رهبران را ناکارآمد و در حد خائن توصیف کرد. موضوعی که از سوی مسوولان اماراتی در توجیه عادی سازی روابط با اسراییل مطرح و فلسطینی ها به نمک نشناسی متهم شدند. هر چند بن سلطان به هیچوجه در این مصاحبه به نقش عربستان و نفوذ این کشور در میان چنین گروههایی اشاره نکرد و به نظر می رسد او از اینکه همین مسوولان تحت نفوذ ریاض حاضر نشده بودند طرح معامله قرن را بپذیرند ناراحت شده و آنها را به خیانت متهم می کند.
اما با این حال به نظرمی رسد علی رغم تلاش رسانه های سعودی برای عادی کردن روابط ریاض با تل آویو به دلیل جایگاه عربستان در جهان اسلام نگرانی هایی در میان هیات حاکمه این کشور وجود دارد که احتمال تحقق این موضوع ساده نخواهد بود. موضوعی که به نظرمی رسد اکنون محمدبن سلمان نیز آن را درک کرده و متوجه این شده که جایگاه عربستان بر خلاف امارات وبحرین در جهان اسلام بسیار متفاوت است و اگر بخواهد روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی کند باید بهای گزافی برای هیچ بپردازد که تخریب وجهه و از دست دادن چایگاه خادم الحرمین شریف و افکار عمومی تنها بخشی از آن است.
از سویی اعتراف بن فرحان به اینکه فلسطین مسئله اصلی منطقه است می تواند با نظرسنجی ها در باره شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا و پیروزی رقیب اوجو بایدن در ارتباط باشد بطوریکه اگر این اتفاق بیفتد موضوع عادی سازی دیگر جای بحث ندارد.
این سوال از وزیر خارجه عربستان مطرح است که چگونه او انتظار دارد فلسطینی ها در میز مذاکره با رژیم صهیونیستی بنشینند و به توافق برسند در حالیکه با اشغال گام به گام سرزمین های فلسطینی, ادامه شهرک سازی در قدس شرقی, انتقال سفارت امریکا به قدس و تصویب قانون اسراییل سرزمین یهودی در کنست عملا راهکار سازشکارانه تشکیل کشور فلسطینی در مرزهای 1967 که قطعنامه های سازمان ملل متحد نیز بر آن تاکید دارد از بین رفته است.
در واکنش به ادامه شهرک سازی رژیم صهیونیستی به ویژه پس از اینکه این رژیم تصمیم گرفت 5 هزار واحد مسکونی دیگر در قدس شرقی بسازد روز پنجشنبه نیکلای ملادینوف، هماهنگ کننده سازمان ملل در روند صلح خاورمیانه با صدور بیانیه ای اعلام کرد این تحرکات مانع برقراری صلح بوده و احتمال تحقق راهکار تشکیل دو کشور را از طریق فرسایش تدریجی و هدفمند امکان تشکیل کشور مستقل فلسطین که در صلح و امنیت در کنار اسرائیل باشد، از بین میبرد.
چگونه است که عربستان با وجود درک این مسئله که مشکل اصلی منطقه اشغالگری رژیم صهیونیستی است به جای فشار حداکثری به این رژیم , محور مقاومت اعم از ایران, عراق, یمن, سوریه, حزب الله لبنان و گروههای فسطینی را هدف قرار داده و مایک پمپئو وزیراخارجه امریکا از این کشور به عنوان شریک راهبردی در خصوص فشار حداکثری علیه ایران یاد می کند؟
چرا ریاض برای حل این مسئله که مسئله اول جهان اسلام است فشار حداکثری خود را متوجه ایران ومحور مقاومت کرده و به جای خشم بر دشمن اصلی اعراب, میلیاردها دلار از بودجه خود را صرف خرید سلاح از امریکا و بکارگیری آن علیه کسانی کرده است که در مسیر برقرای صلح وثبات دائمی در منطقه, تل آویو را زیر فشار قرار داده اند؟
وزیر خارجه عربستان به درستی می گوید که بدون توافق فلسطینی ها با اسراییل منطقه روی ثبات را نخواهد دید اما نمی گوید فلسطینی ها در طول چند دهه گذشته از مذاکرات اسلو گرفته تاکنون از طریق مذاکره به جز از دست دادن بخش های بیشتری از سرزمین فلسطین چه چیزی عائدشان شده است؟ آیا منظور او از ادامه مذاکره چیزی جز از فرصت دادن به اشغال همه سرزمین های فلسطینی و کوچاندن آنها به کشورهای دیگر از جمله اردن و مصر نیست؟ آیا ادامه چنین روندی برای فلسطینی چاره دیگری جز مقاومت باقی گذاشته است؟ و مسوولیت جهان اسلام در چنین شرایطی که یک کشور مسلمان در حال اشغال کامل توسط صهیونیست هاست چیست؟ آیا این رویکرد عربستان عربی به معنای فرصت دادن به رژیم صهیونیستی برای تثبیت موجودیت خود به قیمت ایجاد شکاف در جهان اسلام و درگیری کشورهای اسلامی با یکدیگر و اجرای طرح های صهیونیستی با هدف تکه تکه کردن کشورهای منطقه بر پایه تفاوت های قومی و مذهبی نیست؟
---------------------------------------
رضا محمدمراد