پخش زنده
امروز: -
معاون نظارت بر بورسها و ناشران سازمان بورس اوراق بهادار گفت: در حال حاضر سهم بازار سرمایه از تأمین مالی تولید بین ۳۵ تا ۴۰درصد متغیر است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ معاون نظارت بر بورسها و ناشران سازمان بورس اوراق بهادار با حضور در برنامه گفتگوی میز اقتصاد به پرسشها درباره تداوم روند بورس و چشم انداز بازار سرمایه آن پاسخ داد.
سؤال: آقای عیوض الان سهم بازار سرمایه از تأمین مالی تولید چند درصد است؟
عیوضلو: تأمین مالی مجموع سهام و اوراق چیزی در واقع بین ۳۵ تا ۴۰ درصد متغیر بود، اما الان به عددهای ۴۰ درصد رسیدیم و بنا داریم که سهم تأمین مالی از بازار سرمایه و بازار بانکی در یک افق میان مدت مساوی شود. اضافه کنم که ابزارهای متنوعی حتی در بورسهای کالا توسعه پیدا کرده که اخیرا از شورای عالی بورس هم مجوز گرفتند.
سوال: چه اتفاقاتی رخ داد تا بازار درمسیر صعودی افتاد؟
عیوض لو: کارشناس برنامه بخشی از موضوعات را اشاره کردند، یعنی فهرست وار موضوعات را مطرح کردند، متغیرهای متعددی بر قیمت سهام در بورس تهران اثرگذار بود، بخشی از آن برمی گردد به متغیرهایی که روی سودآوری شرکتها اثرگذار است و بخشی متغیرهایی که نرخ بازده مورد انتظار سهامداران را تنظیم میکند، در حوزه سودآوری ما میبینیم که در سالهای اخیر یک کاهشی در حاشیه سود شرکتها شاهد بودیم، سیاستهای اخیری که مبنی بر تعدیل نرخ ارز بخصوص ارز نیمایی که صادر کنندهها را بیشتر تحت تاثیر قرار میدهد میتواند این چشم انداز را برای بازار ایجاد کند که شرکتها با یک افزایشی در حاشیه سود روبهرو بشوند این چشم انداز روبروی بازار و پیش روی بازار هست، بخشی از متغیرهایی که بازده مورد انتظار سهامداران را تعیین میکند، متغیر اصلی ریسک است و ما در روزهای اخیر به نظر میرسید که سهامداران به این جمع بندی رسیدند که ریسکهای عمومی بازار نسبت به ماههای گذشته تا یک حد قابل ملاحظهای کاهش پیدا کرده و بخاطر همین با اقبال بیشتری نسبت به خرید سهام روی آوردند و این یکی از مهمترین اتفاقاتی است که ما در روزهای اخیر میبینیم و نرخ سودی که اشاره کردند کارشناس برنامه که اگر در ماههای آتی این نرخ تثبیت به سمت پایین بشود میتوانیم چشم اندازهای بهتری برای بازار بورس شاهد باشیم.
سوال: آقای پورابراهیمی، بحث ارز را مطرح کردند با عنوان متغیری که سودآوری شرکتها را میتواند تحت تاثیر قرار بدهد، ما الان مدل ارزی تغییر کرده یعنی بازار توافقی دارد از دوشنبه فعالیت خودش را رسما آغاز میکند، تحولات ارزی را شما چگونه ارزیابی میکنید در بازار سرمایه؟
پورابراهیمی: ما در طول دو سه سال اخیر بارها این موضوعات را که تاثیر سیاست ارزی و همچنین سیاستهای پولی در حوزه بازار سرمایه را هم تذکر داده بودیم، یادآوری کردیم، اما نمیدانم به چه دلیل بانک مرکزی به جای این که مسیر کارشناسی و کار علمی را جلو ببرد با یک رویکرد متفاوتی حداقل در طول دو سال اخیر ما شاهد بودیم که با سیاست سرکوب رویکردی دنبال شد که عملا نه تنها اثر منفی داشت بلکه بر عملکرد بنگاههای اقتصادی در داخل کشور بر تراز تجاری کشور هم اثر منفی داشت. یعنی سیاست اشتباه بانک مرکزی در طول دو سال گذشته، منجر شد به سیاست تشویق واردات و سرکوب صادرات که نزدیک ۱۷ میلیارد دلار تراز تجاری غیر نفتی کشور در سال گذشته منفی شد و الان هم شش ماهه نزدیک هفت و دو دهم میلیارد دلار عددهایی که ما داریم این مسیر دنبال شده است. حالا خوشحالیم که بانک مرکزی بعد از دو سال متوجه اشتباه خود شده است و در حال اصلاح این سیاست است و به سمتی میرود که بتواند رویکرد جدیدی هم برای تقویت تولید در داخل کشور داشته باشد و هم بتواند شرایط صادراتی را تقویت کند. با تغییر سیاست اشتباه بانک مرکزی با رویکرد جدید شما مطمئن باشید نیمه دوم امسال ما جهشهای صادراتی هم خواهیم داشت و پیش بینی بنده بعنوان یک کارشناس اقتصادی در این زمینه این است، اما اثرش روی حوزه بازار سرمایه کاملا مشهود است؛ ما در دو بخش سیاست ارزی را تحلیل میکنیم که یک بخش مربوط میشود به این که چه اثری روی حوزه سودآوری دارد، طبق آمارها وضعیت سودآوری ما از سال ۱۴۰۰ تقریبا نرخ حاشیه سود بنگاههایمان که بنگاههای موثر ما بیشتر در حوزه فعالیتهای بازار سرمایه را تشکیل میدهند از تقریبا ۲۸ درصد میانگین سنوات گذشته در سال ۱۴۰۰ به حدود ۲۵ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده است.
طبق محاسبات ما این نرخ در سال ۱۴۰۲ به ۱۶ درصد کاهش پیدا کرده است. وقتی شما نتیجه عملکرد بنگاه را در حاشیه سود آن که خلاصه عملکرد آن است با این نرخهای کاهشی میبینید مسلما بازار سرمایه مزیتش را برای حضور سرمایه گذاران از دست میدهد، شش ماهه اول امسال این به ۱۲ و ۸ دهم درصد رسید یعنی کاهش این نرخ عملا آن مزیتهای بازار سرمایه را حذف کرده، پس اولین اثر مثبت تغییرات حوزه تصمیمات مرتبط با بخش ارزی که بخشهای دیگر هم میتوانیم تاثیراتش را بگیریم، این است که سود آوری شرکتها را در این بخش میتواند افزایش بدهد مخصوصا صنعتی که به صادرات وابسته است مخصوصا صنعتی که تغییراتش ناشی از تغییرات شرایط قیمت متاثر از تغییرات نرخ ارز است و طبیعتا این اثرگذار است.
نکته دوم که در کنار این تحلیل میشود به موضوع تغییرات قیمت بر روی دارای پایه شرکتها پرداخت این است که متناسب با رویکرد ارزی ما یک اصطلاح داریم در بازار سرمایه که به آن قیمت جایگزینی میگوییم، اگر قرار باشد یک مجموعه اقتصادی را با همین شکل با همین رویکرد به قیمت امروز اجرا کنیم بهای تمام شده آن چقدر است؟ الان شما میدانید ارزش بازار خیلی از شرکتها یک سوم قیمت گذار جایگزینی شان هم نیست و نشان میدهد که با نرخ ارز جدید اگر ما تجدید ارزیابی روی آنها انجام بدهیم مسلما تفاوت میکند تعدیلهایی که امروز بانکها اعلام کردند یکی از بانکها رسما امروز اعلام کرد که ما تاثیر نرخ ارز مثلا با یک ذخیره تقریبا ۶ میلیارد دلاری را توضیح دادند که تاثیر این در سود آوری حوزه نظام بانکی که همین امروز اثر این را ما دیدیم در بازار، پس بنابراین این سیاست و این تغییر سیاست و ریل بانک مرکزی که با تاخیر دو ساله هم انجام شده و هزینه سنگینی هم برای کشور داشته و در حال اصلاح آن است را به فال نیک میگیریم.
من فکر میکنم مسیر حرکت را متفاوت خواهد کرد و چشم انداز آینده را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد، چون قرار است با رویکرد یک نرخ توافقی شکل بگیرد که ما میتوانیم نرخ بازار را هم کاهش بدهیم، چون بعضیها تصور میکنند اگر رویکرد توافقی انجام شد نرخ بازار تغییر پیدا میکند در صورتی که اگر سیاست تشویق صادرات بگذاریم، اما از آن طرف محدودیت برای واردات ایجاد کنیم در واقع برای واردات رانت ایجاد کردهایم که این سیاست بانک مرکزی یعنی مابه التفاوتی که فقط ثبت سفارش ۲۵ درصد حاشیه سود ایجاد میکندپس مسلما کسی به سمت تولید و به سمت فعالیت بازار سرمایه نمیرود، لذا من فکر میکنم این اولین اقدام است و در کنار این اقدام هم باز مطالب دیگری در حوزه فضای سیاستهای پولی اشکال داشت.
خوشبختانه با استقرار تیم جدید در حوزه بخش اقتصادی ما شاهدایم که در سیاست پولی تجدید نظر شد، یعنی عملا انتشار اوراق قرضه دولتی که با نرخهای بالا و یا سود سپردههای بانکی که به صورت رسمی و غیررسمی نرخ موثر آن عددهای به مراتب بالاتر است کاملا تاثیر منفی بر بازار سرمایه گذاشته بود، اگر نگاه ما در بانک مرکزی بخشی نگری باشد و شاخصهای بانک مرکزی را مبنا قرار دهیم و اثر آن را بر مولفههای دیگر نبینیم، طبیع است تاثیر منفی خواهد داشت.
پورابراهیمی: اتفاقی که در حوزه سیاست پولی افتاده همگام شدن رویکرد تقویت تولید و واقعیت اقتصاد است لذا اگر منابع کشور به سمت تولید واقعی که نماد آن بازار سرمایه است حرکت کند اقتصاد واقعی تقویت میشود، و از طرف دیگر بخشی از اینهایی که موجب افزایش تورم و سوداگری و دلالی میشود را باید کنترل کنیم.
سوال: یکی از عوامل اصلی رکود در بازار سرمایه سیاستهای بانک مرکزی بود در دو سال گذشته، که الان اصلاح شده و یک مقدار رونق را به بازار برگردانده، اما رئیس آن عوض نشده، چطور چنین چیزی امکان دارد؟
پورابراهیمی: همین را هم باید سوال کرد که چطور در یک موقعیت مدیریتی یکسان دو سیاست متفاوت اتخاذ میشود. ما از دو سال قبل بارها جلسه گذاشتیم گفتیم این سیاست دچار اشکال میکند و من دو سه نامه مفصل زمانی که هنوز دولت مستقر بود قبل از شهادت حاج آقای رئیسی و ابتدای همین امسال نامه زدم حتی پیش بینی نرخ ارز را کردیم و اثراتش را هم گفتیم، اما به دلایل مختلف با یک رویکردی مواجه میشدیم که کاملا ادبیات غیرکارشناسی و غیر علمی بود حالا این که الان بعد از تغییر دولت در همین جایگاه تغییر سیاست را ما میبینیم این هم برای ما سوال است که یعنی چه؟ اگر آن سیاست درست بود که تغییر سیاست چگونه است؟ اگر نه آن سیاست اشتباه بوده چرا پس پافشاری میکردند که این طور هزینه سنگین به نظام اقتصادی کشور وارد کنند؟
سوال: این دامنه نوسان را تا چه زمانی میخواهید در همین محدوده مثبت و منفی ۳ نگه دارید و آیا برای آن برنامه خاصی است؟
عیوض لو: در خصوص دامنه نوسان امسال اتفاقات متعددی افتاد و این اتفاقات متعدد در نتیجه ریسکهای مختلفی بود که بازار را تحت تاثیر قرار میداد و تصمیماتی که در مورد محدود کردن دامنه نوسان گرفته میشد، عمدتا با هدف محافظت از سرمایه گذاران، چون وقتی دامنه نوسان باز است و نااطمینانی در اقتصاد و یا حتی رویدادهای منطقهای بالا میشود ممکن است سرمایه گذاران آسیب ببینند این محدود کردن دامنه نوسان با این هدف صورت میگرفت، در حال حاضر به نظر میرسد که بازار با یک وضعیت نسبتا با ثباتی روبهرو است ما این برنامه را داریم که در ادامه متغیرهای مختلفی که روی بازار هستند را بررسی بکنیم، روند اثرگذاری شان را روی بازار بررسی بکنیم و انشاالله تصمیم دیگری اگر لازم بود در هیات مدیره سازمان یا هیات مدیره بورسها برسیم
سوال: چه زمانی فکر میکنید اگر قرار است اعمال شود و تصمیم گرفته شود تا چه مدتی فرآیند تصمیم گیری آن طول میکشد؟
عیوض لو: فعلا تغییر دامنه نوسان در دستور کار هیات مدیره سازمان نیست.
سوال: الان ما رشد بازار سرمایه را شاهد هستیم، بورس الحمدالله دارد خوب رشد میکند، اما این باید مابه ازاء تولیدی داشته باشد یعنی این که میرود بالا یک عدهای منتفع میشوند، اما اقتصاد چه سودی میبرد؟ این بحثی است که الان میخواهیم انجام بدهیم با چه سیاستهایی باید این اتفاق رخ بدهد؟
عیوض لو: واقعیت قضیه این است که مبنای بازار سرمایه این است که با تجهیز منابع خرد بتواند در بخش واقعه اقتصاد همانطور که شما فرمودید بتواند مسیر خودش را پیدا کند قرار نیست که ما فقط دنبال این باشیم که یک انتفاعی بابت تغییرات قیمت مجموعه کسانی که مشارکت میکنند دنبال کنند، ما الان در اقتصاد کشور هدفگذاری مان در برنامه هفتم مثل برنامه قبلی نرخ رشد هشت درصد است اصلیترین موضوع ما در رسیدن به نرخ رشد هشت درصد تجهیز منابع است برای حوزه اقتصاد یعنی اصلیترین ماموریت نظام جمهوری اسلامی و عوامل و مسئولیت کارگزاران نظام این است که بتوانند این تجهیز منابع را انجام بدهند، ما از یک طرف مواجه با محدودیتهای بخش نظام بانکی هستیم که اساسا کشور ما برای تغییر اقتصادی اش بانک محور بوده، حوزه مسائل فاینانس و مسائل خارج کشور هم با یک محدودیتهای ارزی روبهرو شده کمابیش دارد انجام میشود، اما طبیعتا تحت تاثیر قرار گرفته یکی از ظرفیتهای مهم نظام اقتصادی با این حجم نقدینگی و رشدی که علیرغم همه اقداماتی که بانک مرکزی انجام داده، نرخ آن کاهش پیدا کرده ولی کنترل آن آن طور نبوده که بتواند اثرات دهی بگذارد این حجم نقدینگی قابل قبول هم امروز در نظام اقتصادی ما وجود دارد بهترین مسیر آن این است که ما جذابیتهای بازار سرمایه را به نحوی فراهم بکنیم که این منابع بتواند در خدمت تولید باشد برای همان هدفگذاری
سوال: با چه ابزارهایی؟
پورابراهیمی: آن چیزی که وجود دارد یک ارجاع طرحهای توسعهای است که از طریق همین شرکتها انجام میشود دوم، تجهیز منابع از طریق پذیرش شرکتهای جدید است که ما میتوانیم براحتی صورت بدهیم ما الان بخشی از شرکت هایمان آن که من خبر دارم، حالا آقای دکتر حتما اطلاعات به دلیل شرایط رکودی بازار بخش عمدهای از سهام شرکتهایی که قرار بود عرضه شود در این دوره متوقف شد یا با یک محدودیت روبهرو شد تعدادی از آنها آمدند، الان این ظرفیت وجود دارد اگر کشش بازار برای این وضعیتها و شاخصهایی که ما از آنها نام میبریم استمرار داشته باشد پیش بینی ما استمرار است و این مسیر با همین فضای حمایتی دولت و ارکان نظام، مجلس و جاهای دیگر پیگیری خواهد شد. من فکر میکنم یکی از مهمترین ظرفیتهای ما برای عرضه اولیها و پذیرش حتی نه در قالب شرکتهای بورسی، حتی ما در فرابورس هم میتوانیم بر اساس پذیرش طرحها و پروژهها اقدام کنیم این ظرفیتها حتی در آنجا هم فراهم است و این امکان پذیر است و میتواند براحتی بخشی از ظرفیتهای ما را عملیاتی کند پس بنابراین آن چیزی که ما به حوزه بازار سرمایه نگاه میکنیم این است که انتفاع افراد بر اساس همان شرایطی که امروز در جامعه تعریف میشود، اما انتفاع نظام اقتصادی تجهیز منابعی است که میتواند این قسمت فراهم کند.
سوال:احتمالا سیاستها را خواهند گفت، ولی ما الان یکی دو تا مورد مثلا مدل شرکتهای سهام پروژه را هم دیدیم که میتواند موثر باشد، سایر اقداماتی که در دست دارید برای تامین مالی تولید چیست؟
عیوض لو: کارکرد اصلی بازار سرمایه تجهیز منابع است یعنی این که این بازارهای مالی اصلیترین کارکردشان این است که منابع را برای تولید و بنگاههای اقتصادی تجهیز کنند و این در بستر بازار سرمایه بعنوان یکی از بازوهای اصلی بازارهای مالی انجام میشود، رشد اقتصادی هم یکی از سیاستهای اصلی دولت است و این رشد جز با رشد سرمایه گذاری میسر نمیشود ما به دنبال توسعه ابزارهای مالی هستیم که بتوانیم این تجهیز منابع را افزایش بدهیم اشاره فرمودید بحث شرکت پروژه، مثال آن پارسال اجرایی شد یک طرحی در قالب شرکت پروژه تامین مالی شد از بازار سرمایه، امسال آن طرح به بهره برداری رسید.
سوال: همان شرکت سبزگستر الان دارد تولید میکند؟
عیوض لو: بله، تولید آن شروع شده، محصول آن در بورس انرژی پذیرش شده و مرحله دوم تامین مالی آن شرکت هم مصوب شده و افزایش سرمایه آن انجام میشود، این یک نمونه موفقیت از تامین مالی است که در بازار سرمایه انجام شده، یکی از ظرفیتهای خوبی که امسال به ظرفیتهای تامین مالی بازار سرمایه اضافه شده ابلاغ قانون تامین مالی و زیرساخت است که این قانون هم ظرفیتهای خوبی را برای بازار سرمایه ایجاد کرده است.
سوال: مثل چه؟ بخش نامه این هنوز ابلاغ نشده است؟
عیوض لو: بخشنامههای متعددی داشت یعنی آیین نامهها و دستورالعملهای متعددی داشت که آن چیزی که به سازمان بورس برمی گشت ابلاغ شده است
سوال: وزارت اقتصاد باید بخشنامه اش را بدهد؟
عیوض لو: بر اساس این قانون، شورای ملی تامین مالی شکل گرفته که دبیرخانه آن در وزارتخانه اقتصاد است و بالطبع دستورالعمل هایش، چون شورای ملی تامین مالی تصویب میشود بخشهایی از دستورالعمل در سازمان بورس حسب موضوع تصویب شده یکی از موضوعاتی که در قالب همین موضوع ما دنبال کردیم بحث تامین مالی شرکتهای کوچک و تامین مالی کوتاه مدت برای شرکتهای کوچک، این تامین مالی ما سعی کردیم که شرکتهایی که تامین مالی کوچک میخواهند انجام بدهند و با هدف کوتاه مدت، تامین مالی را برایشان راحتتر و در چارچوب منعطف تری این تامین مالی را بتوانند انجام بدهند، سازمان تدوین کرد ابلاغ کرد و الان تقاضاهایی داریم که در آن بستر تأمین مالی کوچک و کوتاه مدت بتوانند شرکتها تأمین مالی کنند یک بستر منعطفتر برای تأمین مالی که شرکتهایی که نیاز مالی دارند کوتاه مدت و میخواهند از این ابزار استفاده بکنند بتوانند تأمین مالی خودشان را انجام بدهند.
پورابراهیمی: نکته اول اینکه طبیعتا آن چیزی که به عنوان یک ظرفیت برای ایجاد یک جهش در حوزه تجهیز منابع در حالا بخشهای مختلف اقتصادی میتواند مؤثر باشد و اگر قرار هست ما یک آیین نامه دستورالعملی با آن صادر کنیم طبیعتا این اولویت دارد نسبت به هر دستورالعملی که حتی در ضوابط و قوانین دیگر مطرح میشود. نکته دوم اینکه بعضا ما شاهد این هستیم که دولت مواردی که جزو مصوباتی بوده که مجلس انتظار دارد در اولین اقدام دولت مثل لایحه اش را الان این امسال تقریبا جزو سالهای خاص محسوب میشود که ما برنامه هفتم اولین سالی است که داریم برای سال دوم برنامه هفتم هدفگذاری میکنیم، چون قانون ابلاغ شده امسال سال اول برنامه هفتم است و اولین لایحهای است که میخواهد انطباقش را پیدا بکند، مثلا ظرفیتهای معافیتهای مالیاتی به شرکت بازار سرمایه و موضوعات شرکتهای دانش بنیان و همین موضوعاتی که ما در بحث معافیتهای تأمین مالی قانون مربوطه که از آن نام برده شده قانون تأمین مالی و زیرساختها این معافیتها حذف شده بود خوشبختانه باز دوباره بررسی مجدد کمیسیون تلفیق و دوباره صحن علنی یعنی میخواهم بگویم یک چیز حالا شما از آیین نامه میگویید من میگویم از حذف آن معافیتها بعضی وقتها دارد صحبت میشود یعنی این همه زحمت، این همه تلاش برای اینکه ما بتوانیم مشوقها را به سمت به عبارتی رویکردهای جدید و رویکردهای مبتنی بر نگاه علمی و ایجاد مزیتها برای جدا شدن از بازارهای سوداگرانه داشته باشیم بعد این معافیتها باز خودش دارد حذف میشود بله. دوباره برگشت حالا همین را میخواهم بگویم نگرانی از آن هم بود حتی ولی اینکه ما بتوانیم تسریع کنیم در اجرای اینها و هر کدام از این بندها که میتواند مسیر حرکت ما را تغییر بدهد و شرایط جدیدی را فراهم بکند حتما یک ضرورت است.
سؤال: دغدغه سازمان بورس بیشتر تابلوی بورس یا تأمین مالی؟
پورابراهیمی: وقتی که فضا منفی میشود طبیعتا، چون همه هجمهها و همه سؤالات و همه ابهامات میآید به سمت مسلما یک نگاهی این گونه دارند در واقع ولی اینکه واقعا در مسیر حرکت در چارچوبه کاریشان آن کارهای پایهای و بنیادی انجام بشود شما مستحضرید واقعا آنچه که در طول دو دهه اخیر انجام شد من این را خدمت مردم عزیزمان مطرح میکنم به عنوان یک کارشناسی که خودم از روز اول قانون ۱۳۸۴ که تصویب میشد ما به عنوان کارشناس در تدوین قانون حضور داشتیم جنس بازار سرمایه ما آقای دکتر با جنس دو دهه قبل از زمین تا آسمان تغییر کرد و این مسیر دارد با سرعت و با شتاب در تغییرات جدید هم به جلو میرود.
سؤال: مثل چه کالایی کدام کالا؟
عیوض لو: این اوراق کالای که برای تأمین مالی در زنجیره تأمین مالی منتشر میشود به طبع یک فروشندهای و یک خریداری در بورس کالا در واقع معاملهای میکنند یک طلبی ایجاد میشود و این طلب در واقع میتواند که مبنای تأمین مالی قرار گیرد و آن بنگاه بتواند که سریعتر به منابع مالی اش برسد و بتواند به تولیدش ادامه بدهد.
سؤال: گواهی سپرده طلا و نقره و همین طور صندوق هایشان البته نقره که ندارد باید ایجاد بشود طلا دارد. گواهی نقره دارد ولی صندوق نقره نداریم عرضم این است ببینید اینها چقدر در اختیار تولید قرار میگیرد برای تأمین مالی تولید؟ چون ظاهر ماجرا این است که یک پولی داده میشود و حالا قسمتی طلا خریداری میشود حالا این چه ارتباطی میتواند با تا اینجایش میشود یک حالت مثلا سوداگرایانه هیچ ارتبطی با تولید ندارد میخواهم ببینیم آن اتصاله برقرار میشود، چون حجم زیادی نقدینگی هم در آن هست؟
عیوض لو: بله، این موضوع از یک سمت در واقع بحث گواهی سپرده طلایی که از پارسال در بورس کالا راه اندازی شد و رونق خوبی هم امسال پیدا کرد کمک خیلی مهمی را برای تولیدکنندگان این حوزه به همراه داشت.
سؤال: تولید کنندگان طلا؟ یعنی خیلی محدود است یعنی مثلا یک معدن فرض کنید موته منتفع شده یا زرشوران منتفع شده عرض من چیز دیگری بود؟
عیوض لو: بله، شما به این نکته ملاحظه بفرمایید الان یک چیزی نزدیک ۷۰ همت ارزش داراییهایی هست که در آن حوزه در واقع ایجاد شده این خودش به عنوان یک بافر ریسک عمل میکند یعنی یک ابزار پوشش ریسک عمل میکند یعنی اینکه کمک میکند به متنوع شدن سبد سرمایه گذاری افراد و یک نکتهای اگر این در واقع بافر ریسک عمل نمیکرد ممکن بود که سایر بخشهای سوداگرانه را اثرهای دو چندانی روی آن داشته باشد یعنی این ابزار مدیریت ریسکی آن هم.
سؤال: ولی به تأمین مالی تولید منجر نمیشود؟ درست است؟ الان همین ۷۰ همتی که شما گفتید یک پوشش ریسک در همین حد که یک بخشی از سبد دارایی اشخاص را بتواند تشکیل بدهد مشابه سهام ولی برای ما مهم است که این ۷۰ همت برود در یک جایی و مولِد بشود.
عیوض لو: بله، برای اینکه منابع ماندگار شوند در بازار سرمایه نیاز داریم که ابزارهای متنوعی داشته باشیم که منابع بتواند در واقع به داراییهای مختلف تخصیص پیدا کند اگر بازار سرمایه نتواند تنوع ابزاری ایجاد کند منابع یک روز میآید و یک روز میرود ولی اگر ابزارها در بازار سرمایه به اندازه کافی متنوع باشند این منابع در بازار سرمایه ماندگار میشوند در واقع بسته به زمانهای مختلف یک بخشی از اقتصاد را میتواند تأمین مالی بکند.
سؤال: آیا نشت اطلاعاتی که در خوراک ما شاهدش بودیم اینها لطمه ویرانگر میزند به بازار، توصیه تان چیست؟
پورابراهیمی: ما دو سر سرفصل را میتوانیم در این موضوع مطرح کنیم سرفصل اول ارتباط حاکمتی است با بازار که مردم انتظار دارند اگر حاکمیت صحبتی را مطرح میکند و چارچوبهای را بیان میکند و یا توافقی را میکند سر عهد و توافقش با حوزه فعالیتهای بازار سرمایه بماند یعنی اگر دولت آمد گفت من به شما تعهد میکند که بازار را حمایت میکنیم در این حوزهها طبیعتا انتظار مردم این است اگر خلاف آن اثبات بشود آن صدمه میزند به آن اعتبار بازار سرمایه، اینها شامل چه چیزهایی است اگر مصادیقش را بخواهیم بگوییم اولین موضوع سیاستهای قیمت گذاری دستوری در ابعاد مختلف است در بازار سرمایه، جنس بازار سرمایه تبعیت میکند بر یک قواعد خودش اگر قرار باشد که ما این قواعد را تحت تأثیر رفتار سلیقهای خودمان قرار بدهیم حالا با سیاستهای ارزی مان دو سال رفتار سلیقهای انجام بدهیم بعد هزینه ایجاد کنیم و بعد بیاییم تغییرش بدهیم یا در حوزههای دیگری که ما مثالش و شواهدش را در قیمت گذاری محصولات پتروشیمی، پالایشگاهی، سایر صنایع ما شاهد بودیم پس اولین نکته این است که اگر دولت توافق میکند سر این عهدش بماند و توافقش را در مسیر دنبال بکند و پایش بایستد و بداند که به نفع اقتصاد کشور است نکته دوم فراتر از این توافقات که در مصادیقش در اصل قیمت گذاری، سیاستهای پولی و امثال اینهاست این است که خود سازمان به آن چیزی که قواعد بازار هست در رعایت حفظ حقوق سهامداران که هیچ اولویتی مهمتر از اولویت حفظ حقوق سهامداران نمیدهد در دنیا هم همین است در دنیا اساس تشکیل مراکزی که نقش تنظیم گری در بازار دارند این است که حفظ منافع حقوق سهامداران را بتوانند دنبال بکنند مهمترین مؤلفه این است که آن ضوابط قانونی در خصوص دستگاههایی مثل سازمان بورس که حوزه به عبارتی نظارت بر عملیات بازار را دارند تماما رعایت بشود اگر جایی یک اشتباهی صورت گرفته تکرار نشود در خصوص آنها و آن چیزی که منجر میشود به ایجاد یک نرخ بازده مازاد بر کسی که دیگران از آن اطلاعات ندارند این چیزی که ما به عنوان ناکارایی در بازار سرمایه از آن نام میبریم رانت اطلاعاتی این تحقق پیدا نکند اینها اگر خدای ناکرده کوچکترینش هم باشد مصداق موردی آن هم باشد ایجاد اخلال میکند و ایجاد عدم امنیت روانی میکند در جامعه و همه چیز تحت الشعاع قرار میگیرد بنابراین به نظرم دو تا سرفصل وجود دارد یکی عملیات اجرایی مدیران در حوزه بازار سرمایه است که باید منطبق باشد بر قوانین و آن حفظ امانت داری دوم، قول و وعده و وعیدی که حاکمیت میدهد به حمایت از بازار در بخشهای مختلف مثل سیاست پولی که امروز آمده اعمال کرده یا سیاست ارزی که از همین چند روز اخیر بعد از کلی پیگیری آمده اعمال کرده و امثال اینها اگر اینها با هم باشد مردم شما مطمئن باشید هم علاقمندند هم مشارکت میکنند نشان هم دادند و اگر خدای نکرده احساس بکنند که یک جایی یک حرفی زده میشود پشتش یک رفتار متناقض است اگر این احساس را مردم بکنند آن عدم اطمینان به همه عوامل مثبت هم شما در بازار سرمایه تقویت بکنید بعد باعث سقوط بازار میشود و این به نظرم مهمترین مؤلفه است.
سؤال: واقعا سیاستتان برای عدم تکرار تجربههای تلخ گذشته چیست؟
عیوض لو: این موضوع را در جلسات مختلفی که با ارکان سیاستگذار حالا این ارکان سیاستگذار چه دولت و چه مجلس و جاهای دیگر اشاره کردین و این بخشی از آن برمی گردد به این موضوع که این در ارکان مختلف جا بیفتد که هر تصمیمی که گرفته میشود ممکن است که در سطح بازار اثرگذار باشد و این تصمیمات با یک میشود گفت که یک حساسیت بالایی در با سرعت بالا باید نتیجه تصمیمات در سطح بازار بیاید بخشی از آن هم به نظارتهایی برمی گردد که ما در سازمان بورس انجام میدهیم که آن نظارتها را هم باز رفتیم به سمت به قول معروف هوشمند کردنش، گسترش پایگاههای دادهای و این حوزه را نظارت میکند و امیدواریم که در آینده شاهد همچنین اتفاقاتی نباشیم.
سؤال: آیا رشد خیلی صعودی شاخص را شما مثبت ارزیابی میکنید یا خیر؟
عیوض لو: شاخص منعکس کننده واقعیتهای اقتصادی است یعنی اگر حال شرکتها اگر حال تولید کنندهها خوب باشد به طبع شاخص هم مسیر صعودی در پیش خواهد گرفت و اگر حال تولید کننده و حال شرکتهای تولیدی خوب نباشد به طبع شاخص حال و روز خوبی نخواهد داشت و ما به دنبال یک نشاط معاملاتی در بازار سرمایه هستیم به دنبال تشکیل سرمایه یعنی اینکه اگر منابعی بیاید و این منابع در نهایت منجر به رشد اقتصادی نشود این در واقع میشود گفت که یک ضعفی برای بازار سرمایه است که تمام سیاستگذاری هایمان به دنبال این است که این منابع در بازار سرمایه ماندگار بشود صرف تولید، رشد اقتصادی و به این ترتیب بتواند که منابع در بازار ماندگار بشود.
سؤال: مطمئنید جواب من را دادید؟ من میگویم همان مقطعی که رشد حالا شارپ را نخواستم بگویم فارسی صعودی خیلی صعودی بود آیا این فیوضاته خوب است یا بد است؟
پورابراهیمی: طبیعتا هر بازاری که به شدت افت میکند و به شدت صعود میکند در این دو مقطع هم ما شاهد تصمیماتی هستیم که بعضا با رویکرد حرفهای در بازار همراهی ندارد و، چون بازار سرمایه ایران هم بخش عمده اش افرادی هستند که با رویکرد به عبارتی نگاه سرمایه گذاری عمومی میآیند حضور پیدا میکنند نه رویکرد کاملا حرفهای و تخصصی تحت تأثیر رفتار دیگران و بعضا اطلاعاتی هستند که میتواند به آنها تصمیمات هیجانی بدهد ما در این شرایط همان مجازات نوسان یک ابزار است حجم مبنا یک ابزار است، سهام شناور یک ابزار است همه اینها محیط پیرامونی را برای تصمیم گیری فراهم میکند ما تأکیدمان به سهامداران این است در بازاری که صف خرید میشود و شاخص به شدت دارد تغییراتش رو به افزایش است حتما با تحلیل علمی، با نگاه کارشناسی، با کار تخصصی شبیه به سال ۹۰ نباشد که بگویند، چون همه دارند میخرند ما هم میخریم و زمانی هم که میخواهیم بفروشند این جور نباشد که بگویند اصلا بعضی سهام شرکتها پی. بی هایشان زیر ۲ است اصلا با هیچ ادبیاتی نمیشود این شاخص را تعریف کرد بعد صف فروش است میگوییم اگر این بماند نرخ بازدهی اش از سپرده بانکی به مراتب بالاتر است تحلیل این است ولی، چون همه آمدند در صف فروش قرار گرفتند سرمایه گذاری دیگر هم از آنها نگاه میکنند میگویند پس یک خبرهایی است که ما باید حتما از آن خارج بشویم ما پیشنهادمان به مردم این است که در زمانی که شاخص افزایشی میشود در آن زمان خریدهایشان را هم با رویکرد کاملا کارشناسی انجام بدهند از رفتار هیجانی پرهیز کنند در زمان کاهش هم باز همین است بنابراین الان اگر اتفاقاتی میافتد که تعدیل مثبت رقم میخورد در شاخص و روی تعدیلهایی که دارد به تدریج اتفاق میافتد این را هم به همین نگاه دارند دوباره تحلیلی نباشد که مثلا ۳ ماه بعد بگویند که ما فلان سند را اشتباه تحلیل کردیم یا فلان، خیر ما نمیتوانیم بگوییم اگر شاخص روند صعودی دارد حتما این رویکرد میتواند تحت تأثیر رفتاری که منبعث از رفتار هیجانی در بازار باشد این کار صورت بگیرد و بنابراین این را با مبانی علمی سازگاری ندارد.
سؤال: در این شرایط خوب بازار مدیریت عرضههای اولیه تان به چه صورت است که پایداری بازار حفظ بشود ضمن اینکه الان چند تا شرکت در صف ورود به بازار هستند؟
عیوض لو: در واقع چند هفته پیش ما جلساتی با بورس تهران و فرابورس ایران داشتیم، چون اینها شرکتهای پذیرفته شدهای داشتند در طی سالهای اخیر که به خاطر شرایط بازار فرصت حضور و عرضه در بازار نداشتند تأکید کردیم که شرکتهایی که از وضعیت خوب و اطلاعات به روز تری برخوردار هستند را آماده بکنند که این عرضههای اولیه از دو هفته پیش شروع شده و تأکید هم کردیم که با یک قاعده مشخص یعنی اینکه تعداد عرضهها در هفته مشخص باشد بورس و فرابورس و اینکه شرکتهایی که از یک سطح پایداری از سود و سود عملیاتی برخوردار هستند بیایند در بازار که بازار یک ثبات خوبی پیدا بکند.
سؤال: چند تا شرکت الان در صف هستند؟
عیوض لو: در فرابورس ما ۳۰ تا شرکت پذیرفته شده است و به طبع ممکن است همه شان آماده عرضه نباشند فرابورس به فراخور اینکه این شرکتها شروط هیئت پذیرش را برآورده بکنند اینها را آماده عرضه میکند به شرط اینکه اطلاعاتشان به روز باشد افشای اطلاعاتشان به روز باشد و آن شرایط لازم را داشته باشند.
سؤال: آیا ما با پدیدهای مواجه هستیم که شخصی آپشن شخصی بخرد در عین حال پورتفوی عمومی دستش باشد یعنی از آن منابع بیاید و برای سود خودش استفاده کند؟
عیوض لو: اگر موضوعی مصداق دستکاری باشد دو تا فعل در بازار سرمایه فعلهایی هست که در همه بازارهای مالی دنیا غیرمجاز شناخته شده ۱ ـ دستکاری قیمت، ۲ ـ معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی، این فعل در همه بازارهای مالی دنیا غیرمجاز است ممنوع است و احکام شدیدی در مورد آن وجود دارد در حوزه نظارت هشدارهایی طراحی شده که به محض اینکه یک همچنین موقعیتی وجود داشته باشد.
سؤال: برخورد کردید شما؟
عیوض لو: بله.
سؤال: اشراف دارید دیگر به این شکل تعارض منافع؟
عیوض لو: بله، از هشدار شروع میشود تا پرونده تخلفاتی و رأیی که منجر به پیگیری پرونده در دادگاه میشود.
سؤال: در صندوقها هم ما یک همچنین حالتی داریم که افرادی میآیند با قیمت روز قبل وارد صندوق میشوند راجع به این چطور؟
عیوض لو: به طبع وقتی اگر منظور صندوقهای صدور ابطالی باشد صندوقها با ان. اِی. وی روزشان که در واقع به ارزش و داراییهای آن روز حساب شده صدور صورت میگیرد و برای صندوقهای ئی. تی. اف هم بر اساس ان. اِی. وی که در آن لحظه معامله میشود البته در صندوقهای ئی. تی. افی به طبع ممکن است بازار گردان موجودی داشته باشد از آن موجودی عرضه بکند یا صدور بزند و از محل صدور خودش در بازار خرید و فروش بکند.
سؤال: ما یکی از آن عواملی که خیلی بازار را تحت تأثیر قرار میدهد از جمله مثلا بحثهای مربوط به خوراک هاست، قیمت حاملهای انرژی هست و حالا الان که صحبت میکنیم بحث قطع شدن آنها هم مطرح است آیا اینها برای چشم انداز یک ساله آینده تدبیری شده که بازار را خیلی متلاطم نکند؟
پورابراهیمی: دو نکته هست در مباحثی که مطرح فرمودین یکی اینکه اساسا سیاست قیمت گذاری برای چی باشد؟ دوم اینکه مشکلات ناشی از به عبارتی توقف فعالیتهای اینها به دلیل مثلا قطعی برق، قطعی گاز که الان در واحدها در طول یکی دو سال اخیر شاهد بودیم، در بخش اول به نظرم میرسد یک اجماعی در ارکان نظام شکل گرفته که اگر، اما میخواهیم اقتصاد کشور بتواند مسیر واقعی خودش را پیدا بکند تا آنجایی که امکان پذیر است ما از رویکرد قیمت گذاری دستوری خارج بشویم و به رویکرد مبتنی بر شرایط بازار بتوانیم تن بدهیم از این جهت که هم منافع تولید کننده و هم منافع مصرف کننده را دربر بگیرد الان شما بعضی از بازارها میبینید در کشور مصرف کننده به شدت از تأثیرات قیمت ضرر و زیان دارد میکند تولید کننده هم یک طرف قضیه است وسط یک سری دلال دارند سوء استفاده میکنند و این باعث شده که فقط به دلیل همان سیاستگذاری غلط و اشتباهی که ما از آن به نام قیمت گذاری دستوری نام میبریم دارد انتفاع میبردای کاش مصرف کننده هم از آن انتفاع میبردای کاش تولید کننده، نه تولید کننده از این انتفاع میبرد نه مصرف کننده که سیاست غلط، الان یک اجماعی شکل گرفته و تقریبا دارد پیرامون این تصمیم گیری صورت میگیرد تا آنجایی که امکان پذیر است این کار مدیریت بشود ضمن اینکه در احکام قانون برنامه هفتم ما هم در دوره قبل که مجلس بودیم و تلاش کردیم این کار انجام بشود این خبر خوب را هم میتوانیم باز خدمت فعالان بازار سرمایه بدهیم و آن این است که دولت در طی قانون برنامه هفتم در ۵ سالهای که هدفگذاری شده از قیمت گذاری دستوری کلا جدا شده و ما فقط کالای عمومی را میتوانیم و کالاهایی که رویکرد استفاده از منابع مبتنی بر قیمتهای ترجیحی هستند را میتوانیم و الا غیر از آن امکان پذیر نیست بنابراین آیین نامههایی دارد تنظیم میشود این یک خبر خوب است نکته پایانی و در عرض سی ثاینه موضوع بحث مواردی است که ما در خصوص کسری برق کسری گاز روبهرو هستیم الان تمهیدات لازم از طریق ساز و کارهایی مثل بورس انرژی دیده شده خیلی از این شرکتها آمدند همین امسالی که پشت سر گذاشتیم آمدند تأمینشان را انجام دادند از این قراردادها که این هم بتواند همراهی بکند با این مجموعه.